خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

چالشه تبدیل جوک!!!

من شما رو به یه چالش دعوت میکنم

این که از این به بعد هرجوکی که با اسم رشتی و ترک و لر  و غیره هست رو به اسم اسرائیلی و داعشی تغییر بدیم

باشد تا رستگار شویم

اغازگر این طرح هم از گروهی در وایبر بوده  که از ایشان به خاطر این تفریح سالم تشکر میکنم

این یک نوع پدافند محسوب میشه

برای شروع این جوک

اسرائیلیه میره پرنده فروشی طوطی بخره یه جغد میکنن تو پاچش. میاد خونه بعد یه «

مدتی دوستش میاد پیشش میگه: طوطیت حرف هم میزنه؟ میگه: حرف نمیزنه، خوب دقت

میکنه!!

خاله ریزه عاشق می شود

کدوم صفت از صفات خوب و پسندیده است که شما بیشتر از همه علاقه دارید که باهاش شناخته بشید؟؟

فرض کنید مثلا شما دانایی و زیبایی و خلاصه تمامی صفات خوب رو دارید ؟

اگر بخوان با یک صفت صداتون کنند کدوم صفته

.

.

.

عجیب این که خدایی با اون عظمت و اون همه صفات زیبا تو تمام کتاب اسمانیش خودش رو به نام رحمان و رحیم بودنش اورده

یعنی میگه من بخشنده و مهربان ترین به شما هستم. تمام چیزی که یک مهربان میخواد خوبی و عاقبت بخیری هست و چه خوب که مهربانترینمون میدونه چی لازم داریم.

اینجور خدایی بی شک اسمش عشق است. محبتش ناب و عظمتش بی انتها

نامت را عشق گذاشتم تا هر روز عاشق تر شوم

به خدا و ائمه رشوه ندیم

یادمه وقتی بچه دبستانی بودیم روز معلم که میشد یک سری از بچه هایی که کل سال درس نخونده بودن و به حرف معلم گوش نداده بودن واسه معلم کادوهای خوبی میاوردن . خب معلمون هم تشکر میکرد و البته میگفت اینا به دردش نمیخوره و میگفت کاش به جای این کارا به حرفام گوش داده بودید.

حکایت، حکایته بعضی ادماست. کاری ندارند خدا و پیغمبرش چی گفتند. چقدر به کمک به مستمند و نیازمند و غیره سفارش کردند. اصلا چقدر از خودشون  تو زندگی به نیازمندها بخشیدن - اون یه عده پولاشون رو میدن که ضریح طلا بسازند. که بگن اره ما هم واسه شما این کار رو کردیم. ببنید چقدر دوستتون داریم. هوا ما رو داشته باشید. اصلا هم کاری ندارند که این ائمه تو زندگیشون چقدر ساده زندگی کردند. اینا بعد از شهادت و رحلتشون به چه دردشون میخوره !!!  یعنی فقیر و نیازمندی نبود که بهش کمک کنی؟؟؟ دیگه تموم شد!!! واجب تموم شد رفتیم سراغ مستحب.

الان اگه بودند تشویقمون میکردند؟؟؟؟ یا میگفتن برو به فلان فقیر و نیازمند کمک کن من نیازی به این چیزا ندارم


اصلا کاری نداریم اونا چی میخوان؟؟؟ این مهم بود که خودمون حس خوبی داشته باشیم !!! فکر کنیم کار بزرگی کردیم. عمق نگاه ها کوچیک شده  متاسفانه. حیففففففف

امیدوارم اخر سال تحصیلی حسرت نخوریم !!!

بدون عنوان حتی

نمیدونم دیشب هوا گرم بود یا من خیلی گرمم بود یا شایدم تب داشتم

تا صبح از شدت گرما خوابم نمیبرد.

یه مقدار هم که خوابم برد کلی خواب جنگ و دعوا دیدم

خواب دیدم بیرون اتاق بودم و وقتی اومدم داخل دیدم یکی از همکارا که اتفاقا هیچ وقت هم با من بد نبوده داره پشت سرم حرف میزنه و میگه خانوم فلانی کار نمیکنه و کاراش رو میده من انجام میدم

من رو میگی هرچی از دهنم در میومد گفتم. اونم اصلا عین خیالش نبود. تازه با نیشخند و سکوت کامل گوش می داد. بیشتر جوش اوردم.

دیگه اصلا اونقدر حالم بد شده بود تا مرض سکته رفتم و بعدشم ارژانس اومد فشارم رو گرفت رو نه بود.

یه وضعی شده بود اون سرش ناپیدا

بیدار که شدم خودم خنده ام گرفته بود که چرا اینقدر حرص میخوردم !!!! که چی مثلا

نمیگم اگه اینجور بگند ناراحت نمیشم ولی فقط با صحبت و اینا حلش میکنم. .نمیدونم این چه خوابی بود دیگه

صبحم اون همکارم رو می دیدم خنده ام میگرفت. بنده خدا تو بیداری خیلی احترام میزاره بهم

راستی یه چند روزی نیستم. مسافرتم . اومدم در اولین فرصت کلی عکس از اونجایی که رفتم میزارم

ای روزگار

عجب روز خسته کننده ای بود !!

کارنامه ام اومد و با کمال ناراحتی متوجه شدم 3 درس تخصصی رو افتادم و باید جبرانی شرکت کنم