خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خستههههههههههه شدم از ادمای نفهممممممممم

میگن عصبانی نباش!!!

نمیشه

امروز صبح خواهر کوچیکه زنگ زده داد و بی داد که اره چرا قسط بانک سپه رو نریختی

بهش میگم یادت هست که تو عید بعد از برگشتن از سفر من ریختم. تازه بهت هم گفتم

این سری نوبت تو بوده که الان به جای اینکه بری بریزی سر من داد و بی داد میکنی!!! طلبکارم هستی

هیچی دیگه گوشی رو من قطع کرد. خودش میدونه نوبت خودش بوده !!!

حالا رفته تو قیافه و جوابم رو نمیده. یعنی دلم میخواست میکوبیدم تو سرش

نظرات 4 + ارسال نظر
هازارد یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت 12:24 http://bio9.blogsky.com

اگه جواب نمیده یعنی شرمنده ات شده که اشتباه کرده ولی غرورش اجازه نمیده بهت بگه....
بی خیال... خون خودتو کثیف نکن:)

فک کن!!!
اون یک درصد هم اینطور نمیشه
میشناسمش

سمیرا نامجو یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت 11:50

ای جگرت را.

ببینم تو رو :

امروز ناهار چی دارین؟؟؟؟

ببین همیشه به زبله گیر میدم .حالا به تو




خخخخ. ناهار بختیاری بود

HaaMed یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت 11:48 http://www.haashmo.blog.ir

با بیل بزنی؟

واقعا با بیل زدن داره

سمیرا نامجو یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت 10:59

آقا ما خواهر کوچیکا گنا داریم خو.انقد مارو اذیت نکنید

چون گناه دارید باید اذیتتون کرد |:
اگه بی گناه بودید که اذیت کردن نداشتید

خدایی خواهر کوچیکه من که در نوع خودش گودزیلای هست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.