خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

درگیریم با روزگار

این چند وقته هر کاری میکنم وقت کم میارم!!!!!!!

همش مشغول بدو بدو هستم

یک کار تموم میشه دنبال کار بعدی ام

دقت کردم حتی پنجشنبه جمعه ها هم از این قاعده مستثنا نیست

دیگه شدم مثل روح سرگردان که یک دقه شرقم یک دقه غرب و یک دقه جنوب

دقیقا جمعه دقت کردم برای کلاس رانندگیم  اول رفتم سمت شرق و مرکز- از 8 صبح تا ده کلاس داشتم !!! بعد کلاس بدو بدو رفتم بهشت زهرا !!! بعد بدو بدو رفتیم خونه یکی از اقوام و بعد از اون یک مولودی و اخرشم وقتی رسیدم خونه 9 شب بود !!!!!!!

یه جورهایی رسما در حال ترکیدنم

گاهی وقتا اصلا یادم میره کی چه کاری رو انجام دادم و کجا رفتم و اصلا چی خوردم!!! اصلا امروز چندمه ؟؟؟؟ هوم فکر کنم وسط ماه باشه چون قسط رو هم ریختم

نظرات 3 + ارسال نظر
تمنا چهارشنبه 6 آبان 1394 ساعت 14:14 http://www.we.etshirt.ir

به انجام کارهای نیک ادامه دهید ،

حتی اگر دیگران آنها را به نام خویش ادعا کنند ؛

کارهای شما پیشکشی ست به خدا،

و هیچ کس نمی تواند " خدا " را فریب دهد ...

هازارد یکشنبه 26 مهر 1394 ساعت 11:33

خخخخخخخخخخ خب منم تا حدودی همینم
خوبه حوصله ادم سر نمیره

زبله شنبه 25 مهر 1394 ساعت 13:07

ای بابا..خودتو هلاک نکن دختر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.