ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وقتی بچه بودم "حدودا 8 ساله " یک روز که خیلی دلم شکسته بود به خاطر درد بی مادری و بی مهریش خیلی گریه کردم.اون موقع به امام حسین خیلی ارادت داشتم. یادمه تو دلم گفتم خوشبحال شما که بهترین مادر عالم رو داشتید.
انگار یهو یه چیزی ته دلم گفت خب تو هم میتونه مادرت حضرت زهرا باشه . اصلا اونا یتیم نواز بودن ازشون بخواه !!!
راستش بعدن فهمیدم اونچیزی که تو بچگیم فهمیدم عین واقعیته !!! مادر واقعی همه ما حضرت زهراست. یعنی مادر معنوی ماست که مهمتر از مادر دنیاییمونه !!!
نمیدونم چرا ولی حس میکنم که همه ما دیدیمش!!! یعنی یه جورایی قبل از اومدن تو این دنیا
خیلی بدبختم که همچی رو مثل اب خوردن فراموش کردم
انقده دلم میخواست سیده باشم:(
نیاز نیست سید باشی
مهر مادریش عالم گیره
اینو جدی میگم
سلاام...
جزء سکوت چیزی نمی تونم بگم...
سلام
و
وااااااااااااااای چه پست قشنگی بود بهم یه انرژی داد
تصور اینکه قبل از اینکه بیام این دنیا
مادری داشتم
شایدم منتطرمه برگردم پیشش
ایهیم
تصورش قشنگه
خط اخرت به مطلبت نمیخوره یا من درست نفهمیدم منظورت چیه خو..
اگه منظورت بدیهای مادرته که فراموش کردی پس همون بهتر..فراموش کن تا تو هم کارهای اشتباهت فراموش بشه...هیچ ادمی بی عیب نیست ..گاهی فراموشی هم جزو نعمتهایی هست که ما ازش غافلیم..کاش منم میتونستم فراموش کنم..فراموشی یکی از ارزوهای منه...اما منه لامصب شدم یه کینه شتری که نمیتونه به این راحتیا از اونهمه بلایی که بسرم اومده بگذره..
منظورم فراموش کردن مادر اصلیه این یک بدبختیه
این که بچه مادرش رو نشناسه
دیر یادم اومد !!! خیلی دیر
اونقدر دیر که خیلی چیزا رو از دست دادم. خیلی اشتباهات رو مرتکب شدم