خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

اسکلتی که فکر میکرد زیباست

گاهی وقتا که جلو آینه میرم پیش خودم فکر میکنم یعنی من خوشگلم یا زشت؟!

این فکر نتیجه حرف دیگرانه!!!

در حقیقت من نه خوشگلم و نه زشت !!!

خیلی عجیبه ولی زشتی و زیبایی یک صورت چیزی خدادادی هست و کسی با انتخاب خودش زشت و یا زیبا دنیا نمیاد. چرا باید ادمی که انتخابی تو زشتی صورتش نداشته سرزنش و کسی که زیبایش دست خودش نبوده تحسین کرد.

گاهی وقتا کار رو به جایی میرسونیم که اگر کسی زیبا بود و فوت کرد میگیم حیف شد!!! انگار قراره اونی که زیبا بوده نره!!! مگه اونایی که از لحاظ علم و سواد و اخلاق سرامد بودن حیف نبودن!!!

یک وقتایی هم تو پیج ها میگردم و میبنم یک سری ادم گیر دادن به چهره یک خانوم بازیگر که هیچ عملی برای زیبایی تو صورتش انجام نداده و مرتب به صورتش و در حقیقت خلقت خدا ایراد میگیرند و توهین میکنند. کاری ندارند که اون ادم مستعد و هنرمنده!!! کاری ندارند که اون یک بازیگره نه یک عروسک تو ویترین!!!

همه ما وقتی می میریم یک شکل میشیم!!! یک اسکلت زشت و وحشتناک!!! همه ما یه جا میریم زیر خاک و چیزی از اون زیبایی که خدا داده بود نمی مونه.

قراره یک سری درست بشه . ایولللللللللللل

 یک سری نشستند صحبت کردند که اگر شد یک سری صحبت بکنند که اگر شد یک سری دیگه ازمون امتحان بگیرند

عبادت های شیطانی !!! عبادت های بی تفکر

میدونم به این ایام ربط نداره ولی یهویی یادم افتاد. چند سال پیش شب قدر برای مراسم احیا رفتیم مسجد. تو مسجد پشت سرم چندتا دختر دانشجو بودند که یک سره حرف میزدن. حتی موقع قرآن خوندن هم سکوت نمیکردن. اصلا نمیفهمیدم دارم چی میخونم. دیگه بهشون اعتراض کردم و اونا هم با خنده و مسخره بازی جواب دادن و به هیچ جاشونم نگرفتند. خلاصه اخرهای مراسم بود و یه عده هم برای لحظه قران سر گرفتن تازه از در میومدن تو(نمادگرا) !!!! اقا همچین که قران رو سر گذاشتند . ورق برگشت و اینا توبه کار شدن و از کارهای قبلشون انابه کردن و من نمیدونم چطور شد که از من عذرخواهی کردن!!! هیچی دیگه نشستم پیش خودم دو دوتا چهارتا کردم و دیدم اگر به جای اون قرآن سر گذاشتند دستورات قران رو سرشون میزاشتن و محترم میشمردن دیگه هیچ وقت دچار اشتباه نمیشدن که بعد عذر بخوان. بله دوستان اینطوریه که یک سری نماد گرا شدن. راستش ایمانی که بدون تفکر باشه هیچ ارزشی نداره و موقتیه. ابن ملجم و شیطان هر دو نمازگزار بودن. تنها عاملی که باعث شد همه عبادتشون تباه بشه نداشتن تفکر به اضافه عشق خالص و واقعی به خدا بود. هزار سال هم عبادت کنی و هزاران قدر هم بیدار باشی وقتی بیداری در تفکرت نداشته باشی به هیچ جا نمیرسی.

بلاخره تموم شد

تمام درسها رو پاس شدم جز دوتا که یکیش رو ده شدم یکی دیگه اش رو شیش

معدلم بالای شونزدهه ولی چه فایده

این اخری رو حالش رو نداشتم بخونم

شرایطم شرایط خوبی نبود

یکسال تمام رفتم و اومدم و پنجشنبه هام از دستم رفت اخرشم به خاطر دو درس کوفتی بهم مدرک نمیدن

حالم شدیدا گرفتس

یکی بیاد من کتکش بزنم . خالی بشم خب

چه زود گذشت

اسفند را دود کردیم تا به فروردین برسیم

غافل از آنکه بهارم بی تو زمستانیست

این پنجشنبه چهلم مادرمه و چقدر زود گذشت!!!!