-
صفا سیتی
دوشنبه 29 تیر 1394 14:14
بنده خدایی میگفت اون دنیا خیلی خوش می گذره ازش پرسیدن چطور ؟ مگه اون دنیا رو دیدی??? جواب میده چون هرکی رفته دیگه بر نگشته . همونجا مونده خلاصه اون طرف صفا سیتی بید
-
کفتار یا جغد شوم نام جماعت مرده پرست
دوشنبه 29 تیر 1394 08:17
خانواده ما از اون خانواده های پر جعمیت هستند که متاسفانه هیچ احساسی و درکی نسبت به همدیگه ندارند در واقع روابطشون اونقدر سرد و بی منطق هست که حتی عروسی بچه های همدیگه نمیرن و عید به عید هم دیگه رو نمی بینند ولی همین خانواده حضور فعال و اکتیوی در مراسم ختم هم دارند!!! وقتی کسی میمیره اونقدر شیون میکنند که ادم باورش...
-
آمپازززززززز
یکشنبه 21 تیر 1394 10:09
چند روز پیش دختر عموم زنگ زده بود و مثل همیشه مدام حرف میزد و برام مشخص بود این زنگ زدن های زیاد و پیگیرانه اش واسه یه چیزه فضولی !!! دقیقا هر پنج دقیقه یک بار این جمله رو تکرار میکرد که دیگه چه خبررر |: حدود بیست دقه بود داشت مدام حرف میزد و من هم که کلا از حرف زدن تلفنی زیاد خوشم نمیاد اون هم به طور طولانی !!!!...
-
کودکی که فلسطینی نبود
شنبه 20 تیر 1394 12:37
تمام صورت و بدنش با سیگار سوخته بود تمام بدنش با چیزی بریده و زخمی بود کودک فال فروش مترو بدجور فکرم را به خود مشغول کرد من فکر کردم و فکر کردم به اسرائیلی که مسلمانی را می کشد!!! به اسرائیل داخلی و صهیونیست جنایتکار و آزاد من به این فکر میکنم که چطور به راحتی و ازاد این صهیونیست داخلی جنایت میکند چرا کسی نیست که...
-
ماهی گیری از دجله !!!
شنبه 20 تیر 1394 08:22
1-بعضی ها نیکی می کنند ولی نمیدونند باید در بیابان خدا بهشون برگردونه میشینند لب دجله و منتظر بازگشت نیکی هاشون میشن اینجور ادما کارشون شبیه ماهی گیریه نه نیکی !!! 2- یک عده هم هستند سوار اتوبوس یا مترو میشن کیفشون رو میزارند رو یک صندلی اختصاصی- بعد ملت میخوان بشینند و میان سمت صندلی خیلی شیک و مجلسی میپرسند میخوای...
-
ایزد کیست و چرا ؟
چهارشنبه 10 تیر 1394 14:51
تو نیکی می کن و در دجله انداز که """"""""""" ایزد""""""""""""""" در بیابانت دهد باز بدینوسیله اینجانب خاله ریزه ، ایزد بودن خودم رو تکذیب میکنم در ضمن اظهار میدارم با کمک مالی خصوصا قرض...
-
تبریک میگوییم
چهارشنبه 10 تیر 1394 13:11
فرا رسیدن چهارشنبه عزیز را به کارمندان عزیز تبریک میگوییم تعطیلات خوش بگذرد
-
چهارشنبه عزیز
سهشنبه 9 تیر 1394 13:35
فردااااااااااااااااا یعنی امید به پس فردا و پس اون فرداش یعنی حس شادی و شادمانی یعنی انگیزه جونم دو روز تعطیلی
-
نیازمندی های وبلاگ
سهشنبه 9 تیر 1394 12:00
به یک خرخره جهت جویدن نیازمندیم بعدا نوشت - صبوری آی صبوری . گوری گوری گوری . . . الکی مثلا من دیوانه شدم البته حقیقتش رو هم بخواید زیاد باهاش فاصله ندارم یه سری ها هستند خیلی رو مخند. تعدادشونم در حال ازدیاده
-
این بشر از چه جنسیه؟؟؟
سهشنبه 9 تیر 1394 08:06
همیشه برام این بی رحمی آدما عجیبه دیروز از پسر عمه ام زور گیری کردند پیچ گوشتی رو کردن تو گلوش و تمام بدنش رو با تیغ زخمی کردن 3 تا مسافر سوار کرده بود که اینجوری بهش حمله کردن اخرشم پولاش رو گرفتن و خندیدن و گفتن حلال کن که کرایه ات رو ندادیم خیلی جنایت ها بدتر از این داره رخ میده جهان تو خون و کثافت غرقه !!! اونوقت...
-
خسته شدم
یکشنبه 7 تیر 1394 10:38
یکی روز از همین روزاست که سکته کنم بمیرم راحت بشم نمیدونم شایدم اونا راحت بشن (: یا شایدم هر دو!!! به هر حال بعد از مرگم حتما خیلی عزیز میشم . اینو مطمئنم. معلوم نیست چه کسایی بیان ولی خیلی هاشون رو با این که اشنان قبلا ندیدم حتما روحم هم از این قضیه تعجب خواهد کرد شایان ذکر است همه اینا رو تجربه ثابت کرده خلاصه اینی...
-
دل ریش شدم
یکشنبه 7 تیر 1394 08:00
من که مرد نیستم اما ... اما... دلم ریش می شود ریش اش را گرو میگذارم . خدایا کاری کن از دیشب تا حالا حدود 5 ساعت گریه کردم اونم بی وقفه !!! دیگه حس میکردم شدم شبیه اون شخصیته تو کارتون سرندیپتی که وقتی گریه میکرد تموم نمیشد ماحصلش شد این جملات که همشون هم دردهایی هست که میکشم خدایا نمی بینندت فکر میکنند جایت خالیست. بر...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 تیر 1394 11:59
نمیدونم چهره ام ایراد داره یا نوع حرف زدنم باعث میشه یا شایدم صدام دلیلشه ولی من از اون دسته ادما هستم که قضاوتهای ناجوری در موردم میشه هیچ وقت دوست داشتنی نبودم. حتی برای اونهایی که بهشون کمک کردم یا حتی در موردشون دلسوز بودم دقیقا همیشه محکوم بودم به اینکه شاید میخوام مطرح بشم. یا دارم وانمود میکنم به چیزی که نیستم...
-
یادم نمیاد چی میخواستم بگم
سهشنبه 2 تیر 1394 08:22
سه روزه میخوام یه چیزی بنویسم یادم میره یعنی شبا بهش فکر میکنم و تصمیم میگیرم فردا در موردش بنویسم ولی فرداش یادم میره خخخخخخ بدبختی اینجاست که اون موقع که یادم میاد نه گوشیم جلو دستمه که یادداشت کنم نه مداد . یه جورایی هم اونقدر خوابم میاد که حاضر نیستم تکون بخورم
-
خدایی که مرا هیچ وقت نفهمید
دوشنبه 1 تیر 1394 13:58
همیشه محکوم بودم!!! تو تمام لحظات زندگیم اجبار حاکم بود تو تمام لحظات مقصر دونسته شدم بدون اینکه کاری کرده باشم یادمه اولین باری که به خدا گفتم بی نهایت عاشقشم روز تولد شش سالگیم بود همون روز داداش وسطی تلویزیون رو شکست و من چون تو صحنه بودم و اون در رفته بود به شدت کتک خوردم - تمام بینیم و صورتم خونی بود اصلا منتظر...
-
هی روزگار
یکشنبه 31 خرداد 1394 08:34
من از هفت سالگی روزه گرفتم! اونم نه کله گنجشکی روزه کامل منتها این چند ساله واقعا معده ام اونقدر داغونه که روز روزشم هم بدون روزه حالم بده چه برسه به اینکه بخوام روزه بگیرم منتهای قضیه یک سری ادما هستند که اونقدر خودشون رو باشعور و با فهم میدونند که به خودشون اجازه قضاوت در مورد معده من هم میدن!! اینجور ادما...
-
بازیگری که فقط به بی اخلاقی شهره است
شنبه 30 خرداد 1394 08:37
چند روز پیش داشتیم برنامه ستاره بیست رو می دیدیم که صحبت بی اخلاق بودن بعضی بازیگرا و افراد سرشناس پیش اومد که من در مورد یکی از بازیگرا که تو یکی از رستوران های کاشان دیدیم گفتم این اقا انقدر بی شخصیت بود که به ما و همکارامون گفت که بروید رستوران رو بهم زدید در حالی که ما فقط مشغول صحبت کردن با هم بودیم. فقط چون با...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 خرداد 1394 08:08
و همچنان !!!!!!!!!!
-
مشکل چیه
سهشنبه 26 خرداد 1394 07:30
وقتی میخوام بیام وبلاگتون رو بخونم با یه همچین پیغامی مواجه میشم This page can’t be displayed Make sure the web address http://khoneyeehsas.blogsky.com is correct. Look for the page with your search engine. Refresh the page in a few minutes. البته ادرس وبی که به عنوان مثال گذاشتم واسه سمیراست. ولی کلا همه وبلاگاتون رو...
-
اینترنت خر است و حتی بعضی سرویس های ارائه دهنده خدمات وبلاگی
دوشنبه 25 خرداد 1394 07:30
نمیدونم چرا چند روزه وبلاگ های بلاگ اسکای باز نمیشه اصلا نمیدونم واسه من اینطوره یا بقیه هم همینطور
-
خواب عجیب
سهشنبه 19 خرداد 1394 11:30
یه خواب عجیب دیدم خواب دو تا دختر بچه دیدم که یکیشون کوتاه تر بودن و یکیشون بلندتر فکر کنم خواهر بودن اول که خواهر بزرگه رو دیدم تعجب کردم چقدر سفیده و سریع گفتم چقدر تو سفیدی چه پوست خوشگلی داری بعد یهو متوجه دختر بچه کوچیکه شدم . مثل ذغال بود. سیاه سیاه انگار مریضی پوستی داشت. پوستش سیاه میشد. یهو به خودم اومدم که...
-
ادم بی ادمیت بدتر از خر است.
دوشنبه 18 خرداد 1394 07:39
بزرگترین مشکل من در زندگی اینه که یک عده رو نباید ادم حساب کنم که حساب میکنم!!!! بدبختی اینه که اون یک عده دامنه گسترده ای رو شامل میشن خداوندا این چیه خلق کردی اول صبحی خون دماغ شدم. بس که رو مخم راه رفتن
-
مژده مژده
دوشنبه 18 خرداد 1394 07:23
بلاگفا داره درست میشه (((((((: الان صفحه اصلیش باز شد
-
ده دلیل آفرینش زن
یکشنبه 17 خرداد 1394 15:57
۱- خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود. ۲ -خدا میدونست یه روزی آدم نیاز داره یک کسی کنترل تلویزیون رو بهش بده. ۳ -خدا میدونست که آدم هیچ وقت خودش وقت دکتر نمیگیره! ۴ – خدا میدونست اگه برگ انجیر آدم تموم بشه، هیچ وقت خودش برای خودش یکی دیگه نمیخره. … ۵- خدا میدونست که آدم یادش میره آشغالا رو...
-
سخنرانی که ازش واقعا لذت بردم
یکشنبه 17 خرداد 1394 12:12
گزارش سخنرانی برنامه نیمه شعبان رو تایپ و اماده کردم که تو نشریه شرکت زده بشه حیفم اومد شما نخونیدش خوشبختی یعنی چه و به چه کسی خوشبخت میگویند آیات قرآن به خوشبختی اشاره شده و معنای گستردهای دارد. در فرهنگ دینی ما خوشبخت کسی است که خوشبختی را برای دیگران فراهم کند و موفق کسی است که نه تنها خودش موفق است بلکه طالب...
-
روزهای عجیبه عجیب
سهشنبه 12 خرداد 1394 07:40
این خیلی عجیبه که من هر صبح وقتی دارم از این طرف خیابونمون رد میشم ناخوداگاه وقتی به مهدیه محلمون میرسم سرم رو میکنم اون دست خیابون و جمله یا مهدی جهان در انتظار توست رو میخونم. کاملا غیر ارادیه ولی امروز برام جالب شد (: بهش فکر کردم و همون لحظه نوشته یک پل عابر رو خوندم. کاری که هیچ وقت نمیکنم انتظار برخاستن است!!!...
-
خوابم میاد
یکشنبه 10 خرداد 1394 16:20
دیگه خوابم نمیاد (((((: چون ساعت کاری تموم شده درسم برا خوندن ندارم
-
اشتباهات کوچکی که دنیایی را نابود می کند
یکشنبه 10 خرداد 1394 13:57
وقتی من کوچیک بودم هر وقت البوم عکس های سربازی پدرم رو می دیدم متعجب میشدم بابای من چتر باز بود بعد از اون هم یه مدت تو ارتش کار میکرد. یک روز البوم رو زدم زیر بغلم و بردم پیشش شروع کردم به سوال کردن یک عکس بود که با دوستاش مشغول شستن لباس هاشون بودند و هرکی یه ادایی در اورده بود خیلی خنده دار بود. ازش پرسیدم اینا کی...
-
خب چیکار کنم ((((:
شنبه 9 خرداد 1394 14:25
یک مقدار تو تلگرام با دوستم چت کردم رئیس اومد و گفت یک مشبا میارم گوشی هاتونو میگیرم میریزم توش خب از صبح یک مقدار بانک اطلاعاتی وارد کردم خسته شدم. کار دیگه هم نداشتم انجام بدم حالا میپرسه با گوشیت چیکار میکنی. گیم بازی میکنی میگم اره بعضی وقتا خخخخ یهو وسط چت گوشیم رو ول کردم در رفتم. گوشیم هم کنار انداختم . اصن خود...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 خرداد 1394 14:07
کاربران محترم و همراهان عزیز سایت نیاز به تغییر مکان سرورهای سایت بود که اینکار در اواخر هفته پیش آغاز شد اما متاسفانه این انتقال طبق برنامه پیش نرفت و در این بین به سخت افزارهای مهم سایت آسیب جدی رسیده است. برطرف کردن مشکل نیاز به چند روزی وقت دارد امیدواریم پس از آن خدمات سایت بصورت عادی ادامه پیدا کند. عمیقاً از...