خاله ریزه و بیل سحر آمیز

عناوین یادداشت‌ها

  • بدون شرح چهارشنبه 26 فروردین 1394 12:20
    چهارشنبه عزیز
  • یعنی چی واقعا چهارشنبه 26 فروردین 1394 11:11
    چرا وقتی به کسی زل میزنم و یا باهاش دعوا میکنم اگه تو چشام نگاه کنه یهو ساکت میشه خخخخ گاهی فکر میکنم چشام خیلی ترسناکه یعنی انقدر جذبه دارم ؟؟؟؟ کلا یه روزهایی حس میکنم ادما از نگاهم فراری اند. یعنی تا به کسی نگاه میکنم انگار میترسه!!!! فرق نمیکنه دختر یا پسر بودنش!!! کلا میترسههههه . خخخ اگه با کسی دعوا دارید بگید...
  • چه خوب شد سه‌شنبه 25 فروردین 1394 14:38
    چه خوب شد اردومون کنسل شد امروز خیلی فشارم پایینه !!! هوا هم که خیلی سرد شده حال خوبی ندارم
  • چش شورا بیرووووووون دوشنبه 24 فروردین 1394 13:24
    اردوووووووو کنسل شد عررررررررررررررررررر اونایی که چشاشون شوره کوشن چشاشون رو در بیارم اصلا من میدونستم اینا با خانوما لجن اگه لج نبودن روز زن رو تو تقویم شرکت میاوردن :|
  • آرزوهای دراز یکشنبه 23 فروردین 1394 14:09
    جادوگری که روی درخت انجیر زندگی می کند به لستر گفت : یه آرزو کن تا برآورده کنم لستر هم با زرنگی آرزو کرد دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد بعد با هر کدام از این سه آرزو سه آرزوی دیگر آرزو کرد آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی بعد با هر کدام از این دوازده آرزو سه آرزوی دیگر خواست که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶ یا ۵۲ یا...
  • وقتی شاعر نیستی ولی زندگی شاعرانه می زند یکشنبه 23 فروردین 1394 13:47
    موقعیت برای شاعر شدن عالیه نم نم بارون و پنجره ای که رو به باغچه پر گل باز میشه و چنار با برگ های سبز و تازه اش !!! گل های اقاقی و خوشبو و یه حس پر از غم و دلتنگی
  • گردباد شنبه 22 فروردین 1394 13:30
    چند شب پیش خواب عجیب و جالبی دیدم خواب دیدم با چند نفر که الان یادم نیست کی ها بودند بیرون بودیم که یک گردباد سیاه اومد سمتمون تو این فکر بودم که وقتی طوفان و گردباد میاد کجا باید پناه گرفت!!! ادمها و اشیا تو هوا معلق بودند !!! در ضمن فضا طوری بود که فکر میکردم جایی امن نیست و ممکنه اشیا رو سرمون سقوط کنند پس از...
  • مثبت 15 + شنبه 22 فروردین 1394 10:38
    با عرض معذرت !!! باید عرض کنم وقتی کسی میچوسه هیچ وقت از بوی بد خودش اذیت نمیشه همین حکم هم در مورد شخص سیگاری وجود داره . وقتی کسی سیگار میکشه از بو و دود سیگار خودش اذیت نمیشه ولی خیلی از اطرافیان از بوی سیگارش اذیت میشن پس خواهشا در حضور جمع نچوسید!!! نه ببخشید سیگار نکشید
  • چرا کلش بازی ادم های کم هوش هست ؟ شنبه 22 فروردین 1394 08:15
    خیلی از دوستا و همکارام کلش باز شدن!! این قضیه برام جالب بود و باعث شد برم تو بازار و دنبال آموزش برنامه کلش بگردم!!! من دنبال توضیح برنامه بودم. ولی به طرز عجیبی برنامه کلش در عرض چند ثانیه رو گوشیم دانلود و نصب شد!!! خلاصه وارد محیط برنامه کلش شدم و دیدم این برنامه چیزی مثل برنامه ایسلند و دنباله همون بازیه...
  • تخلیه احساسی چهارشنبه 19 فروردین 1394 10:45
    تقریبا تمام افراد خانواده ما یا نقاشند یا شاعر حتی عمه بزرگه هم طی الهامات غیبی در سن 70 سالگی و با وجود سواد کم تونست شعر بگه !!! روزنامه همشهری هم باهاش مصاحبه ای داشت!!!! به نظرم این یک مزیت هست که ادم بتونه با هنری که داره احساساتش رو به بروز بده و به زبان بیاره یه جور تخلیه احساسیه!!!! چیزی که من ازش بهره مند...
  • دل خوش و شادیم، ز غمها آزادیم، روزها توو اردو؛ میریم اردو سه‌شنبه 18 فروردین 1394 15:28
    همین الان از خبرگزاریمون خبر رسید که اگه خدا بخواد همکارای خانوم رو واسه روز زن میفرستن اردو دست دست قره کمر نا محرما بیرون یکم برقصیم تخلیه احساسی بشیم یکی از همکار مذکرمون میگه واسه ما چیکار میکنند خب . اون یکی دهم ر جوابش میگه خب یک روز بدون خانوما هستیم. راحتیم !!! از این بهتر روز بدون خانوم اصلا میتونی با رکابی...
  • روابط عمومیه بعضی ها دوشنبه 17 فروردین 1394 16:29
    1- این میاد درباره اون حرف میزنند اون میاد در باره این حرف میزنند. کلا فازشون فقط فازه غیبته بنابراین تنها کاری که میشه کرد یک لبخند پهن بهشون بزنی و دیگه نگاهشونم نکنی شک ندارم وقتی یک سره در مورد این و اون حرف میزنند در مورد منم حرف خواهند زد. 2- تلاش میکنم از ادما فرشته نسازم. تا وقتی عکسش مشخص شد هم خودم بهم نریزم...
  • عشقه دست دوم !!! یکشنبه 16 فروردین 1394 16:05
    داشتم فکر میکردم اصلا دوست ندارم عشقه دست دوم باشم یعنی کسی رو دوست داشته باشم و کسی من رو دوست داشته باشه که قبل از من همش تو فکر کس دیگه ای بوده و شاید هنوزم با خاطراتش زندگی میکنه این منصفانه نیست منی که دلم رو خالی از عشق های زودگذر گذاشتم عاشق کسی بشه که هر لحظه کسی رو دوست داشته و هر لحظه به رنگی بوده ولی...
  • ماهی قرمز ما شنبه 15 فروردین 1394 10:17
    پارسال از ماهی قرمزم خیلی مواظبت کردم. همه اصول و مراقبت ها رو از تو اینترنت پیدا کرده بودم و همه رو به خوبی انجام می دادم. یادمه اواخر تابستون بود که ماهی قرمزم مرُد. نمیدونم چه اتفاقی افتاد ولی یک ساعت تمام براش گریه کردم. دلم حسابی شکسته بود امسال دیگه ماهی قرمز نخریدم. چون خونده بودم ماهی قرمز عمر طولانی داره ولی...
  • جذابیت چیست؟؟؟ شنبه 15 فروردین 1394 09:42
    به نظر من اگر کسی در عین مهربونی و خوش اخلاق بودن قدرت و نیرو داشته باشه آدم جذابیه مثلا آدمهایی که ظاهر و فیزیک نیرومندی دارند یا به وقت لازم ناراحت و عصبانی میشن خیلی جذابند اینی که گفتم مصداق عینی هم داره یعنی کیه این ادم رو ببینه جذبش نشه. هوم خوشبحالششششش
  • ادمهای در ظاهر وطن پرست ما !!! شنبه 15 فروردین 1394 08:28
    یک عده هم هستند ادا و اصول در میارن و میگن کوروش کبیر ال و بل ادعای وطن پرستیشون هم میشه اقا تو خیلی ادم بودی اشغال نمیریختی زمین که کشورت و طبیعتش گند بگیره نمیزاشتی کشورت، خاکش و طبعیتش اینجور نابود بشه هر جا میری یه جای خالی و بدون زباله پیدا نمیکنی عکس بندازی- بشینی اخههههه نفهم بیشعور اشغال یکم ادم باش
  • ((((: چهارشنبه 27 اسفند 1393 10:16
    رهبر ما آن طفل 46 ساله ایست که شب چهارشنبه سوری نارنجک به دست خود را به فنا داد. یعنی از خوندنش مخم درد گرفت. تو اخبار خوندم بین مجروحین یک نعره غول 46 ساله هم وجود داشت. هیچی دیگه مجبور شدم در رثای اون شهید از جان گذشته جمله در کنم
  • چهارشنبه ای که سوخت چهارشنبه 27 اسفند 1393 08:15
    یک چهارشنبه سوزی دیگه هم اومد و رفت. دیشب تا ساعت دوازده شب صدای انفجار و تق و توق داشتیم. خیلی عجیبه مردمی که همیشه از گرونی کتاب و مواد غذایی و... می نالند اونقدر پول دارند که کلی هزینه کنند و نارنجک و ... هزارتا کوفت و زهرمار دیگه بخرند و برای شنیدن صدای انفجارش که اصلا قشنگ نیست و مخل اسایش ادماست و باعث وحشت میشه...
  • گیریم همچیز دروغ سه‌شنبه 26 اسفند 1393 13:00
    گیریم همچیز دورغه . جهنم و بهشت و ... چطور بعضی ادما میتونند اینقدر پست باشند!!! یعنی هرچی فکر میکنم نمیتونم تصور کنم بعضی کارها رو اگر ازاد هم بودم و مجازاتی نداشت انجام بدم یه زمانی تو بچگی یه داستانی خوندم که شاید تخیلی باشه ولی واقعا خیلی چیزا رو به من فهموند داستان پادشاهی بود که میخواسته کسی رو اعدام کنه ولی تو...
  • جلسه پایانی سال سه‌شنبه 26 اسفند 1393 11:57
    بازم جلسه پایانی سال اومد و من طبق معمول موقع صحبت کردن دست و پام رو گم کردم اصلا هرچی تلاش میکنم تو جمع راحت صحبت کنم و استرس نداشته باشم نمیشه حالا باز جمع همکارای من جمع صمیمانه و خوبیه وگرنه ممکن بود سر جلسه از حال برم اونایی که تو جمع خیلی خونسرد حرفاشون رو میزنند ادم های خوشبختی هستند. هیچی مثل استرس داشتن نابود...
  • اسکلتی که فکر میکرد زیباست دوشنبه 25 اسفند 1393 08:36
    گاهی وقتا که جلو آینه میرم پیش خودم فکر میکنم یعنی من خوشگلم یا زشت؟! این فکر نتیجه حرف دیگرانه!!! در حقیقت من نه خوشگلم و نه زشت !!! خیلی عجیبه ولی زشتی و زیبایی یک صورت چیزی خدادادی هست و کسی با انتخاب خودش زشت و یا زیبا دنیا نمیاد. چرا باید ادمی که انتخابی تو زشتی صورتش نداشته سرزنش و کسی که زیبایش دست خودش نبوده...
  • قراره یک سری درست بشه . ایولللللللللللل یکشنبه 24 اسفند 1393 14:35
    یک سری نشستند صحبت کردند که اگر شد یک سری صحبت بکنند که اگر شد یک سری دیگه ازمون امتحان بگیرند
  • عبادت های شیطانی !!! عبادت های بی تفکر یکشنبه 24 اسفند 1393 13:16
    میدونم به این ایام ربط نداره ولی یهویی یادم افتاد. چند سال پیش شب قدر برای مراسم احیا رفتیم مسجد. تو مسجد پشت سرم چندتا دختر دانشجو بودند که یک سره حرف میزدن. حتی موقع قرآن خوندن هم سکوت نمیکردن. اصلا نمیفهمیدم دارم چی میخونم. دیگه بهشون اعتراض کردم و اونا هم با خنده و مسخره بازی جواب دادن و به هیچ جاشونم نگرفتند....
  • بلاخره تموم شد سه‌شنبه 19 اسفند 1393 12:26
    تمام درسها رو پاس شدم جز دوتا که یکیش رو ده شدم یکی دیگه اش رو شیش معدلم بالای شونزدهه ولی چه فایده این اخری رو حالش رو نداشتم بخونم شرایطم شرایط خوبی نبود یکسال تمام رفتم و اومدم و پنجشنبه هام از دستم رفت اخرشم به خاطر دو درس کوفتی بهم مدرک نمیدن حالم شدیدا گرفتس یکی بیاد من کتکش بزنم . خالی بشم خب
  • چه زود گذشت سه‌شنبه 19 اسفند 1393 08:49
    اسفند را دود کردیم تا به فروردین برسیم غافل از آنکه بهارم بی تو زمستانیست این پنجشنبه چهلم مادرمه و چقدر زود گذشت!!!!
  • این زمستان دوشنبه 18 اسفند 1393 15:58
    من همون آدم هستم بدون هیچ گونه تغییری ولی بقیه عوض شدن حداقل رفتارشون اینو میگه مهربونتر شدن و شایدم دلشون به حالم میسوزه هیچ اتفاقی نیافتاده !!! در واقع من برای چندمین بار یتیم شدم اینو اونا متوجه نمیشن (: این زمستون هم کم کم داره کوله بارش رو جمع میکنه میره . ولی زمستون واقعی و اصلی هنوز هست من دارم زیر بار این...
  • گودزیلا به توان دو یکشنبه 17 اسفند 1393 09:46
    اون دوتا گودزیلای همسایه پایینی رو خاطرتون هست؟؟؟ چند روز پیش یکیشون اومد پیش خواهر بزرگه و ازش چراغ قوه خواست و گفت عاشق چراغ قوه اس و قرار شد یه چند روزی چراغ قوه خواهرم رو به صورت امانت داشته باشه از اون طرفم محمد که کوچیکتره و پنج سالشه اومده میگه منم چراغ قوه میخوام!! میشه بهم قرض بدی خواهرم میپرسه تو دیگه واسه...
  • بازی های سیاستمدارانه یا سیاستهای بازی مدارانه شنبه 16 اسفند 1393 12:57
    چند وقت پیش خیلی اتفاقی بین من و مدیر یکی از وب سایت ها بحثی در گرفت که نتیجش این شد که ایشون اظهار داشتند که آقایون یا همون جماعت مذکر دچار فقدان اعتماد به نفس شدن و همین عامل باعث پایین اومدن امار ازدواج شده بعد هم گفتند که دولت به خاطر مدیریت کردن و بالا بردن اعتماد به نفس جماعت مذکر نام اقدام به نشر جوکهایی بر ضد...
  • بدون عنوان حتی سه‌شنبه 12 اسفند 1393 08:10
    دیشب تمام شب تا صبح تو خواب گریه کردم قضیه مربوط به فوت مادر میشد و یکسری بحث هایی که دیگرون پیش آوردن نمیدونم حالا چرا اینقدر گریه میکرددم!!! چون تو بیداری کاملا زخم زبونها برام عادی شده!!! صبح با سردرد حاصل از اون خوابا بیدار شدم و خیلی هم به سختی بلند شدم ولی وقتی اومدم تو حیاط که برم شرکت چشام به سبزه های زهرا...
  • خاطراتی که متاسفانه فراموش نمیشه دوشنبه 11 اسفند 1393 12:47
    زندگی من سرشار از خاطرات بدی هست که هیچ چیزی نمیتونه باعث فراموش کردنش بشه ناشکر نیستم ولی اونقدر از زندگی و ادماش بدی دیدم که زندگی برام تبدیل به جهنم بی انتها شده من از مرگ هم نمیترسم!! و برعکس اونچیزی که بقیه میگن نترسیدن من از مرگ به دلیل بی گناهیم نیست من از مرگ نمیترسم چون زندگی برای من به اندازه کافی تلخ و...