خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

عجب گیری کردیم

ابدارچی واحدمون بدجور سربه سرم میزاره

حالا خوبه من اصلا محلش نمیدم و هرکاری میکنه ندید میگیرم

اصلا کاری به این ندارم که میگه مثل خواهر خودم دوستت دارم و از این حرفا

بلاخره همکار بودن هم یک حدودی داره

البته تنها من نیستم که از خل بازی های این اذیت میشم !!!! بقیه هم به نظرشون کارهاش زشت و مسخره است

بدبختی اینه که من ادمی نیستم که روم زیاد باشه و صاف و مستقیم به خودش بگم که خوشم نمیاد سربه سرم بزاری و هی بهم گیر بدی

این هم از این قضیه خوشش اومده و بیشتر از بقیه خانوم ها سر به سر من میزاره !!!

مثلا دارم اس ام اس هام رو چک میکنم میاد گوشی رو  به زور از دستم میکشه شروع میکنه به ضربه زدن رو گوشیم

کاش طور دیگری بود

داشتم فکر میکردم شاید خیلی ها نماز بخونند ولی کسی نیست که نماز رو به پا داره

همه ما وقتی کاری رو انجام میدیم فقط به فکر ظاهرشیم و به عمق معناش فکر نمیکنیم

اصلا تاحالا دقت کردید وقتی که تو شب قدر چراغ ها رو خاموش میکنند چرا قران رو مقابل دیدگانشون قرار می دن ؟؟؟ اصلا اون موقع که چشم چشم رون نمیبنه ؟؟؟ چه دلیلی داره قران رو مقابل چشم قرار میدن؟؟؟

این ها همش نماده ولی یک معنا و مفهوم قشنگی داره  !!! معنیش هم اینه که در تاریکی جهل و ظلم و سیاه روزی قران را مقابل دیده خودتون قرار بدید تا راه را پیدا کنید. یعنی قران در تاریکی روشنگره . اون تاریکی جهله - اون بیداری  شب قدر بیداری و هوشیاری عقل انسان بر عمالشه

یا این که قران رو به سرمون قرار می دیم تا بگیم قران باید بر راس کارهامون باشه و عمل کردن به اون در سر و راس همچیز قرار بگیره .

کاش یه روزی هم ظاهر کارهامون اصلاح بشه هم باطنش

آیکن پایین آمدن از منبر

خاله ریزه سنجد می شود

واحدم عوض شد کارم هم عوض شد

فرستادنم واحد نشریه

کلا هرجا میرم یه سری کار جدید یاد میگیرم

شدم مثل سنجد که هر دقه یه جاست

تا همین دیروز هم سیستم نداشتم و نمیتونستم بیام نت

ولی خب امروز یه سیستم بهم دادن