خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

من آمده ام

هوووووووووووراااااااااااااا

اردو خیلی خوش گذشت . یه وضعی اصلا - همش بزن و بکوب و برقص

هیچ اتفاق خاصی هم نیافتاد. فقط یک جا یک خورده سرم شکست- یه جا دیگه هم دستم خورد به لوله ای که باهاش گلاب میگرفتن و سوخت- یه جای دیگه هم نزدیک بود در بخوره تو صورتم که جا خالی دادم

یعنی تصور میکنم اگه اون دره هم میخورد تو صورتم جمعه خواستگار محترم چه فکر میکرد با دیدنم(((((:

مجروح جنگیم حتی (((:

نظرات 16 + ارسال نظر
هازارد چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 11:11 http://bio9.blogsky.com

چی واسه چی بوده؟

ندانم

هازی سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 07:56 http://bio9.blogsky.com/

خخخخخخخخخخخ نه بابا اسلحه دکوری بود:)))

فکر کردم اسلحه شکاریهههه
اصلا موندم اصلا واسه چی بوده

هازی دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 11:19 http://bio9.blogsky.com/

بدجور ترسیده بود بعد هم تقصیر خودم بود من اول شروع کرده بودم

شاید تقصیر خودت بوده
ولی اون هم خیلی خشن عمل کرده
میگم تفنگ هم دستش بوده شانس اوردی بهت شلیک نکرده (((((((((((:

هازی دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 11:00 http://bio9.blogsky.com/

خب چون منم صندلی پرت کرده بودم طرفش
یه بار توی زندگیم با داداشم درست درمون دعوا کردم اونم همون یه بار بود
ولی داداشم خودش از ترس میلرزید رفتم بغلش کردم یه ذره آروم شد

صندلی ((((((((:
اخییییییییی چقدر مهربونی . حتی اون موقع هم دلت نمیومد بترسهههه

هازی دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 10:32 http://bio9.blogsky.com/

اووووووووووووووووووه من منظورم توی بچگی نبود
همین یکی دو سال پیش بود با داداشم در حد خون و خونریزی دعوا کردم با قنداقه اسلحه زد سرمو شکست
جات خالی دیدم کله ام پر خون شد پریدم توی حموم همه ی حمومشمون قرمز شده بود
شانس آوردم که خونش بند اومد وگرنه بخیه میخواست

الهی
چطور دلش اومد بزنت
من با ضبط صوت خورد تو سرم!!! یعنی داداشم ضبط صوت رو قرق کرده بود. تازه یک مقدار از پولم رو هم که پسنداز کرده بودم رو بدون اجازه برداشته بود. منم دعوام شد باهاش
ضبط رو کوبید تو سرم!!!!!!!!!

هازی یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 16:25 http://bio9.blogsky.com/

اوه اوه کلشو!!!!!!!!!
البته من خودم هم یه بار کلم شکست تقریبا توی همین مایه ها بود البته لای موهام مخفی شده بود هیچکس هم نفهمید
ایشالا که زودتر درست شه:(

خخخخ
من تو بچگی زیاد سرم این ور و اون ور خورده . منتها وقتایی هم که زخم میشد خیلی خیلی زود خوب میشد!!!!!!!!
الان یک زره از اثر زخم روش باقی مونده که شک هم ندارم همون هم محو میشه

هازی یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 12:59 http://bio9.blogsky.com/

اینم بلاگ اسکای

هازی یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 12:43 http://bio90.blog.ir/

بلاگفا خر است
من وبمو میخوام.....
تا آخر هفته هم صبر ندارم
فعلا یا تو بیانم یا پرشین بلاگ یا میهن بلاگ....
همه با همون آدرس bio9 میتونی بیای

http://bio9.mihanblog.com/

http://bio9.persianblog.ir/

بیان رو هم آدرسش رو گذاشتم

بلاگفا خر است
شیرازی هم خر هست حتی ((((((((:

زهرا یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 00:40

خالههههههههههههه چه خبره؟ مگه رفتی جنگ آخه؟

+ ووووویییییی داری شوور میکنی؟ آی الهی الهی منم دعوتم دیه؟

من نرفتم جنگ . جنگ اومده پیش من
بابا شووور کجا بود. فقط یک خواستگاریه . اصلا هیچی معلوم نیست

HaaMed شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 11:22 http://www.haashmo.blog.ir

به به خوش اومدی. دیدی گفتم هیچ اتفاقی نمیفته.
خواستگار؟ (با غلظت جناب خان در برنامه خندوانه)
مبارکه. من پیشاپیش شیرینی میخوام.

اره
شایدم با دعاهای شما چیزی نشد. ولی خوش گذشت
خب هنو که جدی نشده مبارک باشه نداره

پرنســــ ــــ ــــ ســـــــــ شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 10:35

سلام آبجی جونم

خوبی؟

خوش گذشت؟

مواظب خودت نیستی د!
جات خالی دیروز ما هم رفته بودیم باغ بابام و کیانمهر که خعلی عاشق آب و طبیعته بهش واقعا خوش گذشت

به آلوچه هم میگفت آلیچو اولش میگفت شوکولات بعد که بهش گفتیم نه این آلوچه است میگفت آلیچو

سلام به روی ماهت
بلی بسیار خوش گذشششششششششششششت
خودش مواظب خودم نبود من چیکار کنم
داشتم حرف میزدم سرم خورد به لبه تیز قسمت بار اتوبوس و این مدلی شد. ولی از اونجایی که کله فولادی دارم خیلی زود داره خوب میشه
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااانم آلیچووووووووووووو
این کلمات جوجو فسقلی تو اپی کاردیومم

الف ص شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 09:30

بقیه بحث باشه برای وقتی بلاگفا حالش خوب شد............

باشه

الف ص شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 09:20

نماز و حجاب از واجباته دیگه......اخلاق هم خیلیییییییییییی مهمه. اما اگر کسی خوش اخلاق باشه اما به نماز وحجابش اهمیت نده قابل قبوله؟؟؟
مثلا از شما بخواد خوش اخلاق باشی اما نماز هم دلت خواس بخون دلت نخواست نخون. یا شما از او همین را بخواهی......قابل قبوله؟؟؟؟

فکر کنم حداقل نماز جزو مسائل شخصی اعتقادی هست. من خیلی دلم میخواد طرف مقابلم نمازخون باشه ولی اون رو جزو اصول انتخابیم قرار نمیدم چون اعتقادات شخصی هرکسی به خودش ربط داره - در واقع نماز نخوندنش لطمه ای به زندگیم نمیزنه. از نظر حجاب هم اون فقط چادر رو تو راس انتخابش قرار داده!!!
شاید باورت نشه ولی اینطور که خانواده اش میگفتند جز مسائل علمی با هیچ خانمی حرف نمیزنه!!!

الف ص شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 08:57

همین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب دیگه چی بگم؟؟؟
همچیش اوکی بود ولی اون یک مقدار از من بیشتر تو گیر و دار مذهب و اعتقاداتشه- یه جورهایی فکر میکنم نکنه سختگیری داشته باشه
اولین چیزی که براش ارزش و مهم محسوب میشد نماز و حجاب طرفش بود|:
خب من اولین چیز برام مهمه اخلاقه- به نظرم ادمهایی که اخلاق دارند اسلامشون واقعی تر از اونایی که فقط قراره در درجه اول نمازخون و با حجاب باشند.

الف ص شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 08:50

خوش آمدی .........بلاگفا چند روزه که داغون شده...نمیتونیم به وبلاگهامون دسترسی داشته باشیم
از روز جمعه هم بگو..............

اره دیدم !!! نابود شده در اصل

هیچی بابا یه جمعه وحشتناکی بود. از ساعت پنج و نیم منتظرشون بودیم ساعت هشت و ربع اومدن
طرف حتی تو صورت ادم نگاه هم نمیکرد. بدتر از من خجالتی بود یا شایدم زیادی با حجب و حیا بود
پیشونیم هم خوشبختانه یه جاییش زخم بود که روسری روش می افتاد.
وضعیت بدی دارم. نمیدونم چی پیش میاد

هازی شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 08:03

خخخخخخخخخخ ماشالا:))
خوشالم خوش گذشته
سرت واقعا شکست؟

فقط مونده بود شصت پام بره تو چشم

اره یک کوچولو شکست . قلمبه شده بود مث تام و جری ((:
ولی انقدر مالیدمش ورمش بعد چند ساعت خوابید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.