خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

ساعتی که 15 سال پیش در خواب دیدم

یک ساعت به شکل لنگر تو خونمون داریم که چند وقته ذهنم رو درگیر کرده

زمانی که این ساعت رو خریدیم اصلا خاطرم نبود که من اون رو قبلا یک جایی دیدم

فقط میدونستم دوستش دارم !!! بهم حس خوبی می داد

یکی دو سال پیش اتفاقی افتاد که من تا دم مرگ رفتم و برگشتم

نمیدونم چرا ولی خیلی چیزا یادم اومد!!! حتی یک سری خواب و اتفاقات بچگیم

راستش رو بگم من به این مسائله ایمان دارم که ادم ها در لحظات قبل از مرگ تمام خاطرات و خوابها و تمام زندگیشون رو میبننند و مرور میکنند!! حتی اونایی رو که فراموش کردن!!!

این ساعت هم نشونه ایی بود که تو خواب بهم نشون داده شد. چیزی که شاید هیچ کس باور نکنه

فقط میتونم بگم بودن ساعت نشونه خوبیه !!! نزدیک بودن یک اتفاق !!!

نظرات 4 + ارسال نظر
ɱ͠ĩ͠Ł͠Λ͠Ɗ یکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت 19:38 http://alone-inthe-dark.blogfa.com/

حتما خبراییه شایدم نزدیک باشه ازدواج کنی

Mr.s.A چهارشنبه 8 بهمن 1393 ساعت 21:12 http://mantis.blogfa.com

تا دم مرگ رفتی؟؟؟؟؟ تونل هم دیدی؟
منم اعتقاد دارم.

اونو تو خواب دیدم
نه این قضیه یاد اوری خاطرات مربوط به لحظه ای میشه که نزدیک بود ماشین بهم بزنه ولی زمان اونقدر کند گذشت که میتونم بگم شاید لحظه مرگم بوده
راستش اون روز فکر میکردم مرگ خیلی نزدیک بهم ایستاده
وقتی اون ماشین اومد سمتم فکر کردم بهم میخوره ولی نخورد و از کمترین فاصله ممکنه از کنارم رد شد

فائزه چهارشنبه 8 بهمن 1393 ساعت 14:47 http://h8n879.blogfa.com

آپـــــــــــم..........

چه وروجکه فرزی !!!

همین الان اونجا بودم اپ نبود

فائزه چهارشنبه 8 بهمن 1393 ساعت 14:35 http://h8n879.blogfa.com

اگه خواستی بگو تا بلینکمت.....

نیکی و پرسش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.