خاله ریزه و بیل سحر آمیز
خاله ریزه و بیل سحر آمیز

خاله ریزه و بیل سحر آمیز

این چه معنی میده

خواب دیدم مشهدم و دارم تو خیابونای مشهد راه میرم

این صدا هم با حزن زیادی از سمت حرم می اومد

ای حرمت ملجا درماندگان

رسیدم به یک جایی که یک تپه بلند داشت

یکهو یک سوار با عمامه سفید و لباس سفید و محاسن انبوه و سفید که یک مقداریش خاکستری بود دیدم.

اون بالای تپه ایستاده بود

با خودم گفتم یعنی کی میتونه باشه. شاید امام زمانه - خدا کنه امام زمان باشه . شاید داره ظهور میکنه- نه اون عمامه سفید نباید داشته باشه.

اسبش هم سفیده مثل اسب حضرت ابوالفضل . پس این کیه .

دهنه اسبش رو کشید که بیاد پایین

منم بین شک امید و ارزو و تردید و احساس گناه سر چرخوندم سمت خورشیدی که انگار از بین ابرها طلوع کرده بود و نورش میخورد تو چشام. دستام رو روبروی صورتم بردم و شروع کردم به صدا کردن خدا که خدایا خودت از این همه شک و تردید نجاتم بده . خیلی ناراحت میخواستم گریه کنم.

نگاه کردم اونطرف کوه  انگار کشته های کربلا بودند. و حس ناراحتی من و دلم که میخواست کاش میتونستم کاری کنم

یه پسر بچه هم که حدودا سه  یا چهار ساله بود حس کردم حضرت علی اصغره - حالا چرا تو اون سن و سال می دیدم عجیبه!!!  حضرت علی اصغر که شیرخواره بودند!!!

خلاصه من که نفهمیدم اون اقا کی بود. ولی چون خوابم دم صبح بود رو قضیه حساس شدم.

بعدا نوشت : طبق گفته یکی از دوستان همین الان متوجه شدم که تعبیرخواب در روز 18 برعکس است. یعنی چی !! این خواب رو برعکس کنیم چی میشه

چگونه با ادم بیشعور رفتار میکنم

بعضی ها رو باید گرفت با چکش زد تو مخشون ، مخشوون از وسط دو نیم بشه بعد با تریلی از روشون رد شد بعد با کاردک جمعشون کرد انداخت تو کوره تا تبدیل به خاکستر بشن و بعد خاکسترشون رو تو اسید حل کرد بعد محلول بدست امده رو در عمق سی کیلومتری زمین دفن کرد .

منتها چون دلم نمیاد از گناهشون میگذرم

یکی اون اب قند رو بده به من فشارم افتاد

روشنفکرای گوزوووو (:

الان بدون شک خیلی ها فکر میکنند من خیلی بی ادبم  و  حتی ممکنه ناراحت بشن

که البته بهشون حق می دم  فکر باز به این میگن((:

داشتم به حرفای یک ادم به اصطلاح روشنفکر فکر میکردم که شدیداً به محبت بدون توقع اعتقاد  داره و در این راستا لاف های زیادی میزنه که البته  پر واضح هست که از مرتبه لاف بالاتر نمیره

گاهی اوقات هم میشه که در مقابل محبت های دیگران یه حرکات غیر معقول نشون میده که مثلا مشخص بشه طرفش محبتش خالص بوده یا نه  که بازم به مشکل روانیش بر میگرده

بعد همین ادم روشنفکر  اگه دو دفعه تولدت کادو بخره و تو یک تبریک خشک و خالی تحویلش ندی ناراحت میشه

همین ادم اگه بچه ایی بدنیا بیاره و ازش مراقبت کنه توقع داره بزرگ که شد تو پیریش دستش رو بگیره

همین ادم گوزو نه ببخشید روشنفکر اگه سلام بده منتظر جواب سلامت هست.

همونطوری که گفتند محبتتون بدون توقع باشه  گفتند تمام محبت ها رو سپاسگذار باشید!!! حتی خدا هم برای نعمت هاش سپاسش رو میخواد. حتی محبت پدر و مادر هم با توقع هست.یا اعصای دست میخوان - یا اینکه میخوان تو پیری تنها نباشند

تو در مقام ازمایش نیستی . اگر محبت کسی رو جواب ندادی از بیشعوریته

چلمنگی هم مُد شده

قدیم ها وقتی میخواستن بگن کسی خیلی چلمنگه میگفتن بلد نیست شلوارشم بکشه بالا

ولی ظاهرا چلمنگی مُد شده

ادم حالش بهم میخوره

کاش میتونستم بدزدمش- حرفای کودک درونم

مجری: پسرخاله چرا انقدر ناراحتی؟

پسرخاله: امروز یه بچه رو دیدم داشت سر چهارراه گل میفروخت

مجری: از دیدن اون بچه ناراحت شدی؟

پسرخاله: نه

مجری: پس چی ناراحتت کرده؟

پسرخاله: همین دیگه،از این ناراحتم که فهمیدم دیدن اینجور بچه ها انقدر واسم عادی شده که دیگه ناراحتم نمیکنه 

فکر کنم برای منم دارند عادی میشن مثل قبل ناراحت نمیشم. خودم رو میزنم به اون راه که ناراحت نشم.

میترسم بهشون کمک کنم چون میدونم یکی اون دور وایستاده و میخواد پولایی که جمع کردن رو بگیره

چند روز پیش وقتی اون دختر کوچولوی چشم رنگی با اون موهای شپلوتگاهیش دیدم بازم کودک درونم فعال شد. چقدر دلم میخواست میتونستم ببرمش صورت خوشگلش رو بشورم. موهاشو شونه کنم یه لباس دخترونه بدم بپوشه. اگه شناسنامه داشت میزاشتمش مدرسه.  میبردمش پارک بازی کنه . براش عروسک میخریدم . ولی هیچ کاری نمیشه کرد 

وقتی پولدار شدم حتما میرم یکی از این فرشته ها رو میارم بزرگ کنم  خوشبختانه الان دولت به مجردها هم بچه میده